6-بچه ترکه یه عکس سکسی روی تخته کلاس کشیده بود . وقتی معلمش اونو دید به ناظم گفت و اونم مدیرو خبر کرد . پس از مشورتی که اونا با هم کردن قرار گذاشتن بابای یارو رو بخوان و بهش بگن بچش چیکار کرده .
وقتی ترکه اومد مدرسه گفت چیکار کرده ؟ شیشه شکسته ؟ گفتن نه ، گفت دعوا کرده ؟ گفتن نه گفت پس چیکار کرده ؟ آوردنش تو کلاس و عکسو نشونش دادن . بعدش ترکه گفت ای تخم سگ !!!!!!! یه دونه دیگه از این عکسا رو بخاری خونه کشیده بود که لب من سوخت و کیر دائیش!
7-عربه داشته زن میگرفته، ازش میپرسن: جشن عروسیت رو کجا میگیری؟ میگه: تو یک مدرسه! میگن: آخه چرا مدرسه؟! عربه میگه: ولک آخه خـَیـلی کلاس داره!!
8-داداش کوچیکة تهرونیه میاد ازش میپرسه: داداشی، بالقوه و بالفعل یعنی چی؟ پسره میگه: ببین واسه اینکه خوب معنیشو بفهمی، برو از مامان بپرس اگه بهش یک میلیون دلار بدن، حاضره با یک مرد غریبه بخوابه؟ پسره میره میپرسه، برمیگرده میگه: مامانی میگه واسه یک میلیون آره! داداش بزرگه میگه: آفرین، حالا برو از آبجی زهره بپرس، ببین اون حاضره؟ داداش کوچیکه باز میره میپرسه، برمیگرده میگه: آره... میگه از خدا هم میخوام! حالا اینها چه ربطی دارن؟ داداش بزرگه میگه: ببین، بالقوة قضیه اینه که ما الان تو خونمون دو میلیون دلار پول داریم... ولی بالفعلش اینه که من و تو هردومون مادر جنده و خوارکسدهایم!!
9-از ترکه میپرسن: پیغمبر کی به رسالت رسید؟ میگه: ایلده بیلمیرم، من سید خندان پیاده شدم!!!
10-به ترکه میگن برو رو دایو استخر شیرجه بزن تو آب، بعدش بیا بالا شامپو گلرنگ رو تبلیغ کن. خلاصه میره بالا و شیرجه میزنه، منتها از بخت بد کلش میخوره بهکف استخر... بعد یک مدت بالاخره میاد بالا، رو میکنه به دوربین، میگه: میخوام سالاد درست کنم!
11-تو مهدکودک بحث این بوده که بچهها نباید وسایل رو بکنن تو دهنشون، معلمه میگه: خوب بچهها، چند تا چیز بگین که تو دهن جا میشه و باید مواظبشون باشیم. یک بچه پا میشه، میگه: پاککن.. معلمه میگه: آفرین.. دیگه چی؟ یکی دیگه پامیشه، میگه: تراش. به همین منوال، تا یکی بلند میشه، میگه: لامپ! معلمه میگه: حسن جان لامپ که تو دهن جا نمیشه. حسن میگه: نه خانوم معلم... من خودم شنیدم بابام دیشب به مامانم میگفت: پاشو اون لامپ رو خاموش کن، میخوام بگذارم دهنت!!!
12-زنه میره دکتر، میگه: آقای دکتر من صدام یکم کلفته، می خوام معالجش کنم. دکتره میگه : یه دارو هست ولی عوارض جانبی داره. زنه میگه: اشکال نداره، فقط صدام خوب بشه. دکتره هم دارو رو براش مینویسه. بعد از یه مدت زنه بر میگرده مطب دکتره، میگه: آقای دکتر، دمت گرم! من صدام خوب شد، فقط رو سینم یه کم مو درآوردم که اونم به تخمم!!!
13-دوتا خانومه نشسته بودن تو تاکسی، همینجور داشتند از هر دری صحبت می کردند. یکیشون بر می گرده به اونیکی میگه، شما شغلتون چیه؟ یارو جواب میده: والله من کارم نسبتا راحته، صبح پا میشم صبحونه می خورم، میرم بیرون یک دوری اطراف می زنم، میام خونه دوش میگیرم، دوباره می رم بیرون،یک مقدار تو خیابون پرسه می زنم، میام خونه دوش میگیرم، بعد ناهار می خورم، می رم بیرون یک مقدار می گردم، دوباره میام خونه یک دوش می گیرم، بعد می رم باز چند ساعت قدم می زنم، بر می گردم خونه دوش میگیرم، می خوابم... شما شغلتون چیه؟ اونیکی زنه جواب می ده: والله منم مثل شما جندم، منتها اینقدر وسواس ندارم!!!
14-زن ترکه حامله میشه، میرن دکتر. دکتر یک معاینه میکه به ترکه میگه: خانم شما حامله نیستن، این فقط بادِ شکمه. ترکه هم دست خانوم رو میگیره و برمیگردن خونه. بعد از یک ماه شیکمه زنه کلی میاد بالاتر، دوباره پامیشن میرن دکتر، دکتره بعد از معاینه میگه: عرض کردم که، خانم شما حامله نیستن، این فقط باد شکمه! خلاصه چهار پنج ماه، هی شکم زنه میومده بالا و بالاتر و هی دکتر میگفته این فقط باد شکمه. آخر ترکه شاکی میشه،کیرش رو در میاره میگذاره رو میزِ دکتره، میگه: ببخشید آقای دکتر، اگه میشه اینو یک معاینه کنید، ببینید کیره یا تلمبهست؟!!!
15-ز یه ترکه میپرسن نظرت در باره جلق زدن چیه؟! میگه: خوبه، فقط اگر میشه مسوولین یکم زمانش رو بیشتر کنن!!!